نمیدانم چرا دقیقاً همان لحظهای که گمان میبرم فراموشت کردهام
ناگاه ظاهر میشوی
چنگی بر خاطرات رفته میافکنی و جای آن برصورت من نقش میبندد
نمیدانم چه میخواهی
تنها میدانم که هنوز فراموشات نکردهام
دلنوشت...برچسب : نویسنده : mwolfgrama بازدید : 197 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 2:53
در میزنی که وارد تنهاییم شوی
اما بعید نیست زمانی که میروی
در از خودش جلای وطن گفته مثل من
در جستجوی در زدنت در به در شود...
دلنوشت...برچسب : نویسنده : mwolfgrama بازدید : 198 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 2:53
یه موقعهایی اینجا زلزلهاساااا !
کی دلِ مارو اینطوری بنا کرد؟
من
یا
تو؟
دلنوشت...برچسب : نویسنده : mwolfgrama بازدید : 192 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 2:53
چنین شد پس که من دیدم به رویا
ترانهیی را
که نخواهم سرود من هرگز.
ترانهیی پُر از لبها و راههای دوردست،
ترانهی ساعات گمشده در سایههای تار،
ترانهی ستارههای زنده
بر روز جاودان.
برچسب : نویسنده : mwolfgrama بازدید : 193 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 2:53